نی که بر جهان حکومت میکنند: رهبران زنقدرتمند جهان
کمتر از ۱۰ درصد اعضای سازمان ملل متحد را ن تشکیل دادهاند، اما همین شمار اندک بهقدری قدرتمند هستند که توانستهاند با تلاشهای هوشمندانه خود در تحولات اخیر جهان تاثیر شگرفی داشته باشند و نقش بسیار مهمی ایفا کنند.
نی که تاریخ را تغییر دادهاند و با ثروت، نفوذ رسانهای و قدرت کلام خود در مقابل افکار جنسیتزده ایستادگی کردهاند، اکنون شانهبهشانه مردان سرشناس و چهبسا برتر از آنها در تلاش برای ساختن جهانی بهتر هستند.
در صدر ن تمدار و قدرتمند دنیا، صدراعظم کشور آلمان، آنگلا مرکل نشسته است.
آنگلا مرکل را تمداری غیرقبل پیشبینی، مرموز، بیرحم، و عملگرا میخوانند.
نخستین بانوی صدراعظم در تاریخ آلمان از سال ۲۰۰۵ فعالیتهای ی خود را در این مقام آغاز کرد و از همان زمان به رهبری دولت ائتلافی مشغول است. وی تا سال ۲۰۰۹، از حمایت حزب همپیمانش یعنی اتحادیه سوسیال-مسیحی بایرن (CSU) و حزب سوسیال دموکرات آلمان (SPD) برخوردار بود. اما در سال ۲۰۰۹ و خروج سوسیال دموکراتها از دولت، مرکل دولت ائتلافی جدید را با مشارکت حزب دموکرات آزاد تشکیل داد.
آنگلا مرکل با کاهش نرخ بیکاری و رونق بخشیدن به اقتصاد کشور آلمان توانست در سال ۲۰۱۶ میلادی به تولید ناخالص داخلی ۳٫۵ تریلیون دلاری دست پیدا کند.
اصلاحات سیستم خدمات درمانی و همچنین تهای درهای باز برای سیل مهاجران در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ از عمدهترین مسائلی بود که مرکل و دولتش را درگیر کرد.
این زن قدرتمند جهان، لیسانس فیزیک و دکترای شیمیفیزیک دارد.
او را تمداری غیرقبل پیشبینی، مرموز، بیرحم، و عملگرا میخوانند. مرکل در سال ۲۰۱۵ از سوی مجله تایمز به عنوان شخصیت سال برگزیده شد و این نشریه او را صدراعظم دنیای آزاد نامید. همچنین وی در سال ۲۰۱۶ برای دهمین سال به عنوان قدرتمندترین زن دنیا از سوی مجله فوربز برگزیده شد.
رهبری تفویضی (Delegative Leadership)
در سبک رهبری تفویضی اختیارات به طور کامل به زیردستان واگذار می شود و رهبر هیچ دخالتی در امور نمی کند، زیرا تصور می شود زیردستان دارای شایستگی کافی برای تشخیص موقعیت هستند. این سبک زمانی استفاده می شود که تیم از لحاظ انگیزه و توانایی بالغ باشد. از معایب سبک رهبری تفویضی این است که باعث می شود در هنگام بروز مشکل، همه یکدیگر را به خاطر اشتباهات مقصر بدانند و گروه به درستی هدایت نشود. رفتار هدایتی و حمایتی رهبر، در سبک رهبری تفویضی پایین است، و در نهایت تصمیم گیری بر عهده اعضای تیم خواهد بود.
رهبری کاریزماتیک (Charismatic Leadership)
رهبری فرهمند یا کاریزماتیک در دوران بی ثباتی و بحران، در سازمان پدید می آید و آینده را بهتر از وضع موجود متجلی می سازد، به همین دلیل برای نجات سازمان از یک بحران مطلوب است. رهبران کاریزماتیک با توسل به نیروی شخصی و توانایی های فردی، افراد را متحول می سازند و اهمیت و ارزش کارها را در وجود آنان تزریق می کنند. رهبری کاریزماتیک یعنی برقراری رابطه ای که در آن، رهبر بدون اعمال زور یا پاداش مالی بر روی پیروان اثر می گذارد. از علل ظهور رهبران کاریزماتیک شرایط بحرانی تاریخی یا اجتماعی است.
رهبر فرهمند خودکامه و دیکتاتور است و همواره عقاید و نظرات خود را بهتر از دیگران می داند؛ در حدی است که دیگران نمی توانند به آن پی ببرند چنین تفکراتی می تواند سازمان را به مسیر خطرناکی هدایت کند . در نتیجه رهبران کاریزماتیک پس از رفع بحران، نمی تواند برای سازمان اثربخش باشند.
رهبری بوروکراتیک (Bureaucratic Leadership)
رهبر بوروکرات مانند رهبر اقتدارگرا، به اعضای تیم می گوید که دقیقا چه کاری را چگونه انجام دهند، اما پایه و اساس همه دستورات او ت ها و دستورالعمل های سازمان است. در واقع رهبران رهبران بوروکراتیک از قوانین و مقررات سازمان پیروی می کنند و روی آنها خیلی تاکید دارند به همین جهت به افراد خیلی کم آزادی می دهند یا اصلا آزادی نمی دهند. رهبری بوروکراتیک جهت سازمان دهی موسسات اداری و خدماتی و سازمان های بزرگ، مناسب است.
رهبری اقتدارگرایانه (Autocratic Leadership)
در رهبری اقتدارگرایانه، قدرت و اقتدار قانونی، در انحصار رهبر سازمان است و تصمیمات بدون م با اعضای تیم و توسط رهبری گرفته می شود و زیردستان فرصتی برای ارائه پیشنهادات خود ندارند، که به آن رهبری مستبدانه نیز گفته می شود.
رهبران اقتدارگرا، به روشنی انتظارات خود را از زمان و نحوه انجام کار، بیان می کنند. سبک رهبری اقتدارگرا برای سازمان های نظامی مناسب است که در آنها نیاز به کنترل بیشتری بر روی پیروان است. استفاده از سبک رهبری اقتدارگرا باعث تضعیف روحیه افراد می شود. سبک رهبری اقتدارگرا را در یک جمله می توان خلاصه کرد: همراه با من حرکت کنید».
مدل وایت
مککوايل در مقدمهٔ اين مدل مىنويسد: مفهوم دروازهبان خبر به طور مکرر در مطالعات مربوط به فراگرد ارتباط جمعى مورد استفاده قرار گرفته است. مفهومى دلالت بر هر نوع عملى مىکند که سازمانهاى ارتباطى براى انتخاب يا رد و يا پس زدن مضمونهاى بالقوه براى انتشار انجام مىدهند.
دنيس مک کوايل استاد ارتباط جمعى در دانشگاه آمستردام از متخصصان برجسته و صاحبنظر معاصر در زمينه مدلهاى ارتباطى است.
اين مفهوم، نخستين بار بهوسيلهٔ کورت لوين در سال ۱۹۴۷ به کار برده شد. او اين مفهوم را مشابه تصميمهائى مطرح کرد که يک زن خانهدار براى خريد مواد اوليهٔ موردنياز غذا به کار مىبرد. او خاطرنشان ساخت که اطلاعات هميشه در کانالهائى قرار مىگيرد که حاوى منطقهٔ دروازه است. منطقهاى که در آنجا تصميمها براساس مقررات بىطرفانه يا مقررات شخصى از سوى دروازهبانان اتخاذ مىشود.
دروازهبانان تصميم مىگيرند که آيا اطلاعات يا کالاها اجازهٔ ورود و ادامهٔ عمل در کانال را خواهند داشت يا خير؟ که اگر از يک سو به اين مسئله نگاه کنيم خواهيم ديد که اين، همان جريان اخبار در وسايل ارتباط جمعى است.
ايدهٔ دروازهبان بهوسيلهٔ وايت در سال ۱۹۵۰ مورد استفاده قرار گرفت. او اين ايده را براى بررسى عملکرد دبير سرويس يک رومهٔ محلى آمريکائى به کار برد و دريافت که چنين بهنظر مىرسد که تصميمهاى او براى دورانداختن بسيارى از مضمونها، از اعمال مهم دروازهبانى است. مدلى که وايت در اين مورد مطرح کرد مدل زير است.
در اين مدل N به معنى منبع مضمونهاى خبرى است که از آن مضمونهاى خبرى N۴و N۱، N۲،N۳ بيرون مىآيد. اين مضمونها با دروازه برخورد مىکند. در آنجا برخى از اين مضمونها کنار گذاشته مىشود مثل N۱و N۴ که در مدل دور اندخته شده است و N۲۱ و N۳۱ بهصورت مضمونهاى انتخاب شده به طرف گيرندگان (M) حرکت مىکند و به آنان مىرسد.
اين مدل اگرچه بهعنوان اساس تحقيقات بعدى در زمينهٔ فراگرد انتخاب از سوى بنگاههاى خبرى مورد استفاده قرار گرفت ولى بعدها نقد و تکميل شد. به ترتيب زمان مىتوان گفت که وستلى و مکلين پس از وايت مسئلهٔ دروازهبانى خبر را در مدل خود نشان دادند.
مدل مک نلی
این مدل به نقش انواع ارتباط گران میانجی بین رویداد و گیرندگان نهایی اشاره می کند.برای نخستین بار در جریان اخبار بین المللی این مدل انتشار یافت.
در مدل مک نلی ،جریان اخبار به صورت فرضی چنین در نظر گرفته می شود.اگر خبر نگار را بصورتc1 ،مسئول بنگاه خبری در آن شهر بصورت c2 و متن خبر ارسالی بصورت s در نظر بگیریم.خبری که در دسترس c2 قرار گرفته می شود ممکن است در دفتر منطقه ای کمی تغییر کند و خلاصه آن در اختیار s1 قرار گیرد.این چر خه ادامه دارد تا خبر مذکور مسیر طولانی و پر از ارتباط گران میانجی را طی کند و به گیرندگان خبر برسد.
مک کوایل درباره این مدل می نویسد: نخست حقیقت آن است که مهم ترین عمل دروازبانی خبر به ویژه در مورد اخبار بین المللی پیش از آنکه به رومه برسد اتفاق می افتد.دوم آنکه دروازبانی خبر صرفا”پذیرش یا رد یک خبر نیست بلکه میانجی ها اغلب شکل و ذات این مطلب را تا زمانی که بدست گیرندگان نهایی برسد تغییر می دهند.سوم،عمل دروازبانی خبر در مرحله انتشار از سوی وسیله ارتباط جمعی پایان نمی یابد بلکه گیرندگان ابتدایی خبرنیز اغلب نقش دروازه بانان خبر را برای دیگران ایفا می کنند و چهارم آنکه باز خورد کمتر اتفاق می افتد و اغلب اگر هم باشد با کمی تغییر انجام می شود.
مدل دیوید برلو
- این مدل حاوی چهار عنصر منبع،پیام،کانال و گیرنده می باشد: منبع و گیرنده:
- مسائل مطرح در مورد منبع و گیرنده عبارت است از مهارتهای عمومی/نگرش/دانش/سیستم های اجتماعی پیرامون/فرهنگ.
برلو که به شدّت تحت تأثیر نظریه محرک-پاسخ در روانشناسی بود، فرایند یادگیری و تفسیر را بررسی کرد. او نشان داد که چگونه فرد، همواره هم گیرنده است و هم منبع. بنابراین یادگیری، مشتمل بر فرایند تفسیر محرک-پاسخ و عمل بر مبنای پیامدهای پاسخ است. او میگوید تکرار ممکن است پیوندهای محرک-پاسخ را محکمتر یا سستتر کند. بنابراین وقتی یک پاسخ، با پاداش روبرو میشود، آن عادت تقویت شده و وقتی پاداش نمیگیرد، تضعیف شده و در نهایت از بین میرود.
در تلاش برلو، مفهوم قصد” ارتباطی، برای برقرار شدن ارتباط مؤثر و آشکار، نقش مهمی دارد. برلو معتقد است که قصد و هدف تمامی رفتارهای ارتباطی آن است که پاسخی خاص از جانب فرد یا گروهی خاص را برانگیزد و ارتباط، هنگامی مؤثر خواهد بود، که گیرنده با تلاش کمتری پاسخ مطلوب را ارائه دهد.
مدل برلو
او پنج اصل را برای ارتباط مؤثر مطرح میکند:
1. تواتر ارائه پیام، با پاداش و بدون پاداش؛
2. رقابت محرّکی مفروض با محرّکها و پاسخهای دیگر؛
3. میزان پاداشی که در پی پاسخ بهدست میآید؛
4. فاصله زمانی دادن پاسخ و گرفتن پاداش؛
5. میزان تلاشی که گیرنده فکر میکند، برای پاسخ مطلوب باید صرف کند.
مدل ارتباطی بکر
مدلی است که در آن عوامل و ریشه های شکل گیری پیام در فرستنده بررسی شده است.
- اکثر کنشهای ارتباطی از عناصری شکل می گیرند که ناشی از بیش از یک وضع اجتماعی است.
- در این مدل پیامهای دریافتی منبع ریشه های پیام را تشکیل می دهند. و در مدل بکر بصورت موزاییک نشان داده می شود.
- تفاوت های فردی در دریافت پیام موثرند.
- در واقع علاوه بر روابط بین واحدهای اطلاعاتی، روابط داخلی خاصی نیز وجود دارد.موزاییک به عنوان یک واحد اطلاعاتی از طریق اجتماع به فرد می رسد.
مدل بکر
در سال ۱۹۶۸ بکر مدلی را برای نشان دادن فراگرد ارتباط طراحی کرد که در آن، مسئلهٔ عوامل و ريشه های شکل گيری پيام در فرستنده، توضيح داده شده است. او می گويد: ”بسياری از کنشهای ارتباطی از عناصری شکل می گيرند که ناشی از بيش از يک وضع اجتماعی است. بهعنوان مثال پيام میتواند از برنامهای که اخيراً از تلويزيون ديدهايم و يا مطالعهای که چند سال دربارهٔ آن موضوع کردهايم و يا هر نوع زمينهٔ قبلی ديگری ريشه گرفته باشد.
درباره این سایت